صادق هدایت
نویسنده:
محمود کتیرایی
درباره:
هادی صداقت(صادق هدایت)
امتیاز دهید
کتاب بسیار نفیسی ست، مجموعه ای از طرح هایی قلمی هدایت، دست نوشته ها و حاشیه هایی که بر آثار مختلفش نوشته، نامه هایی که برای دوستان و آشنایان، از جمله مجتبی مینوی و جمالزاده و دیگران نوشته و بهرحال مجموعه ای بسیار جالب از مطالبی که کمتر جایی در مورد هدایت به آنها اشاره شده است. این کتاب برای کسی که روزگاری بخواهد چاپی درست و بدون سانسور از آثار هدایت ارائه کند، بی اندازه سودمند است.
برای شناخت هدایت و آثارش، ابتدا باید همه ی کارهای او را اعم از داستانی و تحقیقی و غیره خواند، و پیش از هر قضاوتی، ابتدا به کتاب هایی نظیر "صادق هدایت از افسانه تا واقعیت" از محمدعلی کاتوزیان، "تاویل بوف کور" از محمدتقی غیاثی، "کتاب صادق هدایت" از محمود کتیرایی، و... مراجعه کرد و برخی از نقدها و تحلیل هایی را خواند که از هرگونه شیفتگی کورکورانه نسبت به هدایت خالی اند، تا به شناختی خالی از تعصب از هدایت رسید. بی هیچ اغراق، بیش از دو سوم نقدها و تحلیل ها و بررسی هایی که در مورد هدایت نوشته شده، مجموعه هایی هستند از یک سری کلی گویی ها و تعریف های تکراری، و بیشتر در جهت نوعی مسابقه که چه کسی واژه های بهتر و دهان پر کن تری نسبت به هدایت یا مثلن نیما و غیره بکار برده است. اغلب این نقدها، اصولن نقد نیستند، بلکه یک انشاء خسته کن از کلمات قلمبه سلمبه اند که به درد هیچ علاقمندی نمی خورد. برخی از آنچه در مورد هدایت نوشته شده، به "خاطرات" شبیه اند. بی هیچ رودربایستی باید گفت خاطرات هفتادسالگان به بالا، بیشتر نوعی نوستالژی نسبت به زندگی و روابط و دوستان دوران جوانی ست. در این نوع خاطرات، "دوستان" و "آشنایان" اغلب به فرشته ای شبیه اند که تنها در آسمان خیال در پرواز است و در واقعیت زندگی وجود خارجی ندارد
بیشتر
برای شناخت هدایت و آثارش، ابتدا باید همه ی کارهای او را اعم از داستانی و تحقیقی و غیره خواند، و پیش از هر قضاوتی، ابتدا به کتاب هایی نظیر "صادق هدایت از افسانه تا واقعیت" از محمدعلی کاتوزیان، "تاویل بوف کور" از محمدتقی غیاثی، "کتاب صادق هدایت" از محمود کتیرایی، و... مراجعه کرد و برخی از نقدها و تحلیل هایی را خواند که از هرگونه شیفتگی کورکورانه نسبت به هدایت خالی اند، تا به شناختی خالی از تعصب از هدایت رسید. بی هیچ اغراق، بیش از دو سوم نقدها و تحلیل ها و بررسی هایی که در مورد هدایت نوشته شده، مجموعه هایی هستند از یک سری کلی گویی ها و تعریف های تکراری، و بیشتر در جهت نوعی مسابقه که چه کسی واژه های بهتر و دهان پر کن تری نسبت به هدایت یا مثلن نیما و غیره بکار برده است. اغلب این نقدها، اصولن نقد نیستند، بلکه یک انشاء خسته کن از کلمات قلمبه سلمبه اند که به درد هیچ علاقمندی نمی خورد. برخی از آنچه در مورد هدایت نوشته شده، به "خاطرات" شبیه اند. بی هیچ رودربایستی باید گفت خاطرات هفتادسالگان به بالا، بیشتر نوعی نوستالژی نسبت به زندگی و روابط و دوستان دوران جوانی ست. در این نوع خاطرات، "دوستان" و "آشنایان" اغلب به فرشته ای شبیه اند که تنها در آسمان خیال در پرواز است و در واقعیت زندگی وجود خارجی ندارد
آپلود شده توسط:
ramin12345
1391/01/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی صادق هدایت
اگر زمانی ایران سرزمینِ علم و هنر بوده، امروزه از دولت سرِ یک دسته گردنهگیر، محتکر و مقاطعه کار تبدیل به سرزمین بیزنس و پول در آری و بچاپ بچاپ شده است،
هیچ رابطه ی معنوی و فرهنگی با سایر جاهای دنیا ندارد و مردم مَنتَر یک دسته شیاد کلاهبردار شده اند.
ملت ایران میدانند که گرگ های ما داخلی هستند، از خارجی نباید متوقع بود که دایه خاتون از مادر مهربان تر باشد
#صادق_هدایت
از کتاب "اشک تمساح"
کسانی از خاندان او از چند نسل به این سو از نویسندگان و دانشمندان زمان خود بوده اند. او کمترین تعصبی نسبت به خاندان خود نداشت، اما از کسانی چون بدیع الزمان فروزانفر که اصرار داشتند به جای نام « رضاقلی خان هدایت » لله باشی بگویند و بنویسند ناراحت میشد و میگفت : این مرد در زمان خویش با ابزار کارهای ناچیز، پژوهش هایی کرده و کتاب هایی نوشته و چاپ کرده است و دور از انصاف است که در پی خوار گردانیدن او باشیم .
هدایت به حیوانات و کودکان دلبستگی ویژه ای داشت و مهرورزی او برخلاف دیگران برای ادا نبود . بارها دیدم که چون درشکه چی با شلاق بر اسب ها میزد، سخت می آشفت و نا آرام میگردید. یکبار با درشکه از خیابان سعدی به سوی دروازهٔ دولت میرفتیم و درشکه چی اسبهای لاغر تکیده و خسته را پیاپی شلاق میزد . یکی دوبار هدایت به او گفت : نزن .
سورچی گوش نکرد. هدایت پیاده شد و بازماندهٔ راه را پیاده رفتیم و او در تمام راه ناراحت و خشمگین بود و میگفت : توی این ملک حیواناتش هم توسری خور و بدبخت و بیچاره اند و این درشکه چی میخواهد تلافی سر این حیوان در بیاورد .
خاطرات و مقالاتی درباره ی صادق هدایت
محمود_کتیرایی
دقیقا شما از کجای آثار هدایت فهمیدی که کمونیست بود؟ همینجور توی هوا حرف زدن کاری نداره
بدون دلیل و سند حرف نزن اون موقع میشه (گوه خوری)